به تو مدیونم همیشه مگه میشه بی تو باشم ؟
از شبی که روبه رومه چه جوری بی تو رها شم ؟
به تو مدیونم همیشه مثل شب به صبح فردا
مثل موج سرد تنها به نگاه ناز دریا
ترسم اینه که رو تنت،جای نگاهم بمونه
یا روی شیشه چشات،غبار آهم بمونه
تو پاک و ساده مثل خواب،حتی با بوسه میشکنی
اوج خواهم گرفت ودور خواهم شد
جسمم میماند اما روحم...در اوج آسمانهاست
پرواز چه زیباست
آسمان نیلگون زمین سبز
ای زمینیها پرواز را به خاطر بسپارید
روح من خواهان رفتن است
اما جسمم قفسیست برای روحم
سالهاست زندانی جسمم هستم ای جسم...
رهایم کن... از بند اسارت رهایم کن...
شیطان:
ای بچههای آدم! مگر از شما عهد نگرفته بودم که بنده شیطان نشوید؟!
به یک راه میماند، به یک مسیر که باید رفت. زندگیمان را میگویم. شاید راههای مختلفی باشد که از همهشان بشود رفت و رسید. همه شان بخورند به همان بزرگراه، به همان صراط مستقیم. اما توی همه این راهها یک نفر هست که هی جلوی پایمان مانع بگذارد، جادههای انحرافی بکشد، مسیرهای خاکی که تا بجنبیم کیلومترها از مقصد دورمان کرده است.
ادامه مطلب ...بی تو Online شبی باز از آن Room گذشتم
همه تن چشم شدم، دنبال ID ی تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از Case وجودم
شدم آن User دیوانه که بودم
وسط صفحه Room ،Desktop یاد تو درخشید
Ding صد پنجره پیچید
شکلکی زرد بخندید
یادم آمد که شبی با هم از آن Chat بگذشتیم
میان کوچه میپیچد صدای پای دلتنگی
به جانم میزند آتش غم شبهای دلتنگی
چنان واماندهام در خود که از من میگریزد غم
منم تصویر تنهایی منم معنای دلتنگی
چه میپرسی زحال من؟ که من تفسیر اندوهم
سرم ماوای سوداها دلم صحرای دلتنگی
در آن ساعت که چشمانت به خوابی خوش فرو رفت
میان کوچههای شب شدم همپای دلتنگی
شبی تا صبح با یادت نهانی اشک باریدم
صفایی کردهام در آن شب زیبای دلتنگی